نامي آشنا از دياري آشنا (زندگينامه مستوره‌ي كردستاني)

ماه شرف خانم متخلص به «مستوره» شاعره سنندجي در سال 1220 هـ . ق در سنندج تولد يافته است وي دختر ابوالحسن بيگ، فرزند آقا ناظر كردستاني، ناظر صندوقخانه‌ي واليان كردستان و برادرزاده ميرزا عبدالله رونق، مؤلف تذكره ي حديقه امان اللهي و همسرش خسروخان، والي كردستان بود. خانواده‌اش معروف به قادري و پدرش از مقربين ان خاندان و از محترمين مردم كردستان بود. به نوشته‌ي تاريخ كرد و كردستان خسروخان پدرمستوره را كه دايي او نيز بود به زندان انداخت و مبلغ زيادي از وي به عنوان جريمه گرفت و بعد به عنوان دلجويي و مصالحه دخترش را (مستوره) به زني گرفت او چهار سال پيش از آن، حسن جهان خانم متخلص به واليه، دختر فتحعلي شاه قاجار را به همسري خود درآورده بود.

مستوره به علت استعداد فطري و ذوق سرشار و علاقه و عشق زياد به تحصيل، در عصري كه بيش‌تر طبقه‌ي مردم از حداقل سواد محروم بوده‌اند، به فراگرفتن مقدمات اكتفا نكرده و با جد و جهد زياد كوشيده است، معلومات ادبي و ديني خود را تا حد امكان افزايش دهد و بر حسب سعي و پشتكار خود، توفيق حاصل كرده و از هر جهت زني بافضل و كمال شده و خطوط را استادانه مي‌نوشته است. مستوره از زنان خوشنويس، عارف و شاعر بوده است. وي بيش‌تر به فارسي شعر گفته و اشعارش لطيف و روان و دلنشين است غالباً با همسرش والي كه او هم طبع شعر داشته، به مشاعره و مغازله نشسته‌اند. ديوان مستوره حدود بيست هزار بيت بوده كه بسياري از آن نابود شده و فقط قسمتي از اشعار وي در حدود دو هزاربيت در سال 1304 هـ . ش به همت شادروان حاج شيخ يحيي معرفت كردستاني (رئيس معارف وقت كردستان) به چاپ رسيده است. مستوره با جمعي از شعراي معاصر خود نيز ارتباط شعري داشته كه از آن جمله يغماي جندقي از شعراي فارسي گو و ملاخضرنالي (شاعر كرد) مي‌باشد.

***

خسرو خان همسر مستوره مردي عياش بود از همين رو مستوره در اشعارش از بي مهري و بي وفايي او شكوه كرده است. به نوشته‌ي مجمع الفصحاء مستوره زني نجيب، عفيف، زيبا و داراي خصايل مردانه بود.

***

من آن زنم كه به ملك عفاف صدر گزينم / زخيل پردگيان نيست در زمانه قرنيم

به زير مقنعه من را سري است لايق افسر /   ولي افسوس كه دوران نموده زار چنينم

مرا زملك سليمان بسي است ننگ هميدونكه هست كشور عفت همه به  زير نگينم

***

اشعار او در مدح اهل بيت (ع) بوده و داراي مضامين عرفاني و اجتماعي است و بيشتر به صورت قصيده، قطعه و رباعي است.

***

خسرو خان همسر مستوره در سال 1250 هـ . ق درگذشت و مستوره نيز تا سال 1263 هـ . ق در كردستان ماند و در همين سال بر اثر اختلال اوضاع ترك وطن كرده به همراهي عمويش رونق و پسرعمه‌اش حسينقلي خان حاوي اردلان به سليمانيه‌ي عراق كه مقر حكمراني بابانيها بود، رفت و سال (1264 هـ . ق) پس از 44 سال زندگي در آن شهر حيات فاني را بدرود گفت.