'بجای 'بعید' بگو ' دور

'بجای 'برق ' بگو ' آذرخش

'بجای 'بساط  ' بگو '  اسباب

'بجای 'نشریه ادواری' بگو ' گاهنامه

'بجای 'عوض شدنی' بگو ' جایگزین شدنی

'بجای 'لباس پوشیدن' بگو ' جامه پوشیــــدن

'بجای 'صحت ' بگو ' سلامت،درستی،راستــی

'بجای 'حیوان' بگو ' جاندار - جانور - دَد - زیســــتار

'بجای 'طاعت' بگو ' پیروی - فرمانبرداری - گردن نهادن

'بجای 'صرفنظر کردن' بگو ' چشم پوشی کردن - دل فروبستن

بجای 'مختلف' بگو ' گوناگون - جورواجور - درهم - ناهمسان – ناهمگون