برای پر زدن از تو خوشا مرام عقابان::: محمد علی بهمنی:::
برای پر زدن از تو خوشا مرام عقابان
نشسته اند ملخ هاي شك به برگ يقينم
ببين چه زرد مرا مي جوند- سبز ترينم
ببين چگونه مرا ابر كرد – خاطره هايي –
كه در يكايك ِشان مي شد آفتاب ببينم
شكستني شده ام اعتراف مي كنم اما
- ز جنس شيشه ي عمرِ توام مزن به زمينم
براي پر زدن از تو خوشا مرام ِ عقابان
كبوترانه چرا بايد از تو دانه بچينم؟!
***
نمي رسند به هم دستِ اشتياقِ تو و من
كه تو هميشه هماني كه من هميشه همينم
محمد علي بهمني
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 13:34 توسط سیل خاموش
|